خجالت یک حالت روانی است که فرد در بیان احساسات و عواطف خود در بعضی از جمع ها دچار ترس روانی و یاجسمانی می گردد. برای مثال ترس از وارد شدن در جمعی که تعدادی افراد آشنا و یا ناآشنا در آنجا حضور دارند. در واقع میتوان با چنین تعریفی خجالت را مترادف با ترس دانست
بسیاری از افرادی که دارای خجالت و ترس از جمع هستند و یا اعتماد به نفس لازم در ابراز وجود در روابط اجتماعی را ندارند و دچار اضطراب میگردند . اگر چه فنون درمانی روانشناسی میتواند به فرد کمک نماید تا نسبت به مشکلات شناخت پیدا کرده و راه هایی را برای کاهش اضطراب خویش بکار گیرد. با اینحال از آنجایی که ریشه این مشکلات در اعماق ذهن نهفته است هیپنوتیزم به کمک دیگر روشهای روانشناسی میتواند مفید تر باشد
مهمترین مسئلهای که از مطالعات اضطراب اجتماعی برداشت میشود اهمیت قابل توجه درمان زودهنگام است چرا که با گذر زمان جنبههای شناختی، روانی و فیزیکی اختلال تقویت میشود و غلبه بر آن به سختتر خواهد بود. با این وجود غالباً افراد مبتلا بسیار دیر و بعد از برخورد با مشکلات فراوان در زندگی برای درمان مراجعه میکنند. با توجه به اینکه این اختلال در بسیاری از نقاط جهان چندان شناخته شده نیست و ناشی از اختلالات شخصیتی فرض میشود مبتلایان به هراس اجتماعی معمولاً به خود درمانی روی میآورند. عامل دیگری که در این مسئله مؤثر است پرهیز مبتلایان از مراجعه به روانشناس است. این مسایل احتمال اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و تداخلات خطرناک دارویی را افزایش میدهد. تحقیقات تأثیرگذاری دو نوع درمان را در استرس اجتماعی نشان دادهاند: درمان دارویی و روان درمانی کوتاه مدت مثل روشهای رفتاری- شناختی که عنصر اصلی آن مواجهه تدریجی با موقعیتهای اجتماعی است.
در این مطلب می خواهیم به یکی از ترس های شایع در جامعه و در بین افراد بپردازیم