۱- زمینه کاری خود را از روی قکر و دقیق انتخاب کنید: کاری را انتخاب کنید که از آن لذت ببرید. وقتی به کارتان علاقه ندارید بعید است بتوانید برای سازمان خود سودآور باشید. این موضوع درباره کارمندان نیز صدق می کند.
۲- با دقت استخدام کنید و از اخراج کردن نهراسید: شما نیاز به یک گروه قوی دارید؛ چرا که یک گروه کاری متوسط هر قدر هم که خوب مدیریت شود، نتیجه عملش قطعا متوسط خواهد بود. یک خطا ممکن است برای یک فرد شکست بزرگی به حساب نیاید و مدیر نیز بتواند وی را در سمتی که دارد ابقا کند؛ چرا که عملکرد وی آنقدرها هم ناگوار نبوده است؛ ولی یک مدیر خوب جایگزینی برای این فرد انتخاب می کند یا او را به جایی منتقل می کند که عملکرد شخص در آن بدون عیب و نقص باشد.
۳- محیط کار را مولد و سودآور کنید: این موضوع کمی چالش انگیز است؛ چرا که نیازمند رویکردهای متفاوتی بسته به زمینه فعالیت است. برخی اوقات اختصاص دادن یک دفتر کار مجزا به کارمندان، موجب افزایش سود بنگاه می شود. برخی اوقات با انتقال کارمندان به یک محیط باز می شود سود را افزایش داد. بعضی مواقع باید از محرک های مالی برای سودآور کردن بنگاه استفاده کرد. در یک دیدگاه کلی استفاده از ترکیبی از این رویکردها می تواند اثربخش باشد. عاملی که تقریبا همیشه سودآوری را افزایش می دهد ارائه یک سیستم اطلاعاتی است که به کارمندان کمک کند تا در جریان امور قرار گیرند. زمانی که من در حال پایه ریزی مایکروسافت بودم، تصمیم گرفتم محیطی ایجاد کنم که درآن برنامه نویسان پیشرفت داشته باشند. من شرکتی می خواستم که در آن مهندسان علاقمند به کار باشند. می خواستم فرهنگ سازمانی ایجاد کنم که آنها را تشویق کند با هم کار کنند، ایده های خود را درمیان بگذارند و انگیزه خود را در آن حفظ کنند. چنانچه خودم مهندس نرم افزار نبودم هرگز نمی توانستم به چنین هدفی دست پیدا کنم.
4مسئولیتهای را قبول میکنند ، موفقیتها را تقسیم...
یک مدیر موفق هیچوقت عذر و بهانه نمیآورد و اگر برنامهای طبق نقشه پیش نرفته تیم تحت مدیریت خود را قربانی نمیکند. آنها نیروهای خود را در برابر دیگران شرمنده نمیکنند. آنها همه مسئولیتها و تقصیرات را به گردن میگیرند و اگر یکی از اعضای تحت مدیریت ایشان اشتباهی انجام بدهد به طور خصوصی با او درباره این موضوع صحبت میکنند.
اگر همه چیز طبق برنامهها پیش رفت و انتظارات بیش از سطح توقع برآورده شد آنها همه این موفقیت را به پای خودشان نمیگذارند. در واقع آنها این موفقیت را با همه اعضای تیم خود که شانه به شانه و کنار هم کار کردهاند قسمت میکنند. شماره 3 را به خاطر بیاورید. مدیران موفق به دیگران بها میدهند.
5 -آنها حواسشان به همه هست
یکی از جالبترین ویژگیهای مدیران موفق توانایی آنها در شناسایی نقاط قوت و ضعف خود و گروه تحت مدیریتشان است. آنها به ضعفهایشان اجازه پر و بال گرفتن نمیدهند و نمیگذارند این ضعفها به دلیلی برای شکست تبدیل شوند. مدیران بزرگ فضایی را بسط میدهند که در آن کارمندانشان را به چالش یادگیری تشویق کنند.
راهایی بذای بالا بردن قدرت مدیریت